قتل پدری که ثروتش را به پای پسرش ریخته بود
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۲۹۵۹۲
جوان ۲۶ سالهای که چند سال قبل پدر دوستش را با رویای رسیدن به ثروت به قتل رساند، هنوز خون مقتول خشک نشده بود به چنگ عدالت افتاد و پشت میلههای زندان قرار گرفت.
او که مدعی بود تحت تاثیر زندگی رویایی دوستش قرار گرفته است درباره این حادثه وحشتناک گفت: مدتی بود که به منزل «ب» رفت و آمد داشتم. آنها خیلی پولدار بودند به طوری که پسرش همه امکانات رفاهی را داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او ادامه داد: این رفاه و آسایش رویایی را کمتر دیده بودم و همیشه حسرت داشتن چنین زندگی را در سر میپروراندم تا این که یک روز دوست ۳۰ ساله ام از نقشه قتل پدرش سخن گفت. او مدعی بود اگر پدرش کشته شود خیلی زود به همه ثروت او میرسد و دیگر تا پایان عمر مشکل مالی نخواهد داشت. تعجب کردم چرا که پدر دوستم همه نوع امکانات رفاهی و آسایش کامل را در اختیارش گذاشته بود و او هیچ وقت مشکل مالی نداشت، اما طمع رسیدن به همه ثروت پدر او را وسوسه میکرد.
این جوان گفت: او آن قدر از یک زندگی رویایی سخن راند که بالاخره مرا راضی کرد تا پدرش را به قتل برسانم. او میگفت: بعد از آن که ارثیه پدرش را در اختیار بگیرد مرا نیز از مال دنیا بی نیاز میکند به طوری که با آن ثروت در هر کجای دنیا که بخواهم به راحتی روزگار میگذرانم و به همه خواستهها و آرزوهایم میرسم. آرام آرام نرم شدم و فکر کردم که نقشه او زیرکانه است و هیچ کس تصور نمیکند که من پدر او را کشته ام! ضمن این که دوستم میگفت: حتی اگر به احتمال خیلی کم دستگیر هم بشوی، باز هم من، ولی دم هستم و بلافاصله رضایت میدهم تا تو از زندان آزاد شوی! و به دنبال رویاهایت بروی! این بود که خیالم راحت شد و تصمیم گرفتم در قتل پدر ۶۰ ساله او مشارکت کنم.
او افزود: دوستم برای آن که خیال مرا راحت کند ابتدا چندین میلیون تومان به حسابم واریز کرد و نقشه قتل را برایم توضیح داد، ولی هر بار که قصد اجرای نقشه را داشتیم ماجرا به گونه دیگری رقم میخورد و شرایط قتل او مهیا نمیشد تا این که بالاخره یک شب وقتی در خانه نشسته بودم، پیامی از سوی دوستم برایم ارسال شد. گوشی را که نگاه کردم نشانی منزلی را دیدم و طبق نقشه فهمیدم که باید به آن جا بروم. بلافاصله کارد بزرگ و دیگر ابزار آلات قتل را درون یک کیف گذاشتم و به منطقهای رفتم که دوستم نشانی آن را در بالاشهر برایم فرستاده بود. آنها مهمان یکی از نزدیکانشان بودند و من با مشاهده خودروی خارجی پدر دوستم که در آن خیابان پارک بود. نقشه طراحی شده او را دوباره مرور کردم.
این جوان اظهار کرد: دوستم درهای خودروی پدرش را باز گذاشته بود به همین دلیل من به راحتی درون صندوق عقب «شاسی بلند» مخفی شدم. طولی نکشید که آنها از منزل بیرون آمدند و سوار خودرو شدند. هنوز مسافت زیادی را در تاریکی شب طی نکرده بودند که با اشاره دوستم از صندوق عقب بیرون آمدم و از پشت سر ضربهای با کارد به گردن مرد ۶۰ ساله زدم. او صورتش را برگرداند و با دیدن چهره من، رو به پسرش کرد و گفت: بابا! این کیه؟
او ادامه داد: درحالی که دوستم سکوت کرده بود من ضربات پی در پی دیگری را بر سروصورت و شانه اش فرود آوردم و سپس طبق نقشه ضربهای هم به دست دوستم زدم تا ماجرای قتل را به زورگیران نقابدار نسبت دهد. او خودرو را متوقف کرد و من در منطقه الهیه مشهد به داخل یک مخروبه محصور رفتم تا لباس هایم را تعویض کنم و از آن جا هم به خانه رفتم، چون جوانی مجرد بودم و کسی انتظار مرا نمیکشید. دوستم نیز در منطقهای بالاتر از آن محل، خودرو را متوقف کرده و با جیغ و فریاد به رهگذران گفته بود که زورگیر نقابدار به او حمله کرده است، ولی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی فقط طی چند ساعت او را دستگیر کردند و سپس به سراغ من آمدند.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قتل هولناک سرقت اموال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۲۹۵۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تمرین پسر هادی چوپان توسط پدر برای تکرار افتخار
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 6 محمد حافظ چوپان پسر هادی چوپان نیز بدنساز است و زیر نظر پدر در حال تمرین است تا راه پدرش را ادامه دهد. گوشهای از تمرینات پسر هادی چوپان با همراهی پدرش را میبینید.